بازگشت...
آری زندگی داستانی دگرگونه بود
از آن هنگام که خود را بر پای میز محاکمه خویشتن دیدم
تا نگاهم را اندوخته از حسرتی کند بر ثانیه هایی که دیگر نبودند ...
قضاوتی سهمگین بود بر محکومیت من بر من..
بر گم کردن عشق روی تخته پاره ای خالی از سکوت...
و بر پایان رویای گلهای لاله عباسی!