شک...
هر از چند گاهی باید به خطوط پررنگ زندگی شک کرد!
درست میگویی...
عشق گاهی دیوار اتاقم را به قاب نفرت آذین بسته است
من نیز در آینه روزگار بارها خود را نشناختم و چهره ای دیگر را باور کردم....
باید به من نیز شک کرد.. که تنها من نیستم!!
آفتاب چهره ام را میشوید و شب من را در عمق خود پناه میدهد....
آیا خورشید را باور داری؟
کدامین باور این گوی آتشین را مظهر روز نامید....
میدانی...
باید به خورشید نیز شک کرد!!